پروردگارا
مهربانا
معبودا
یاد عزیز تو مایه آرامش دل و جان است. توفیق عنایت فرما تا لحضات گرانمایه عمر را با یاد دلنواز تو بسر کنیم که بی تو « صد حیف ز عمری که گذشت»
مرا آندم که از یادت تهی هستم
رسان یک جام می پر تاب در دستم
مرا آندم که مهجورم ز نام تو
بکن ورد زبانم، یاد خود مستم
مرا آندم که دورم از خودم وز تو
رسان خود را بده دستان در دستم
مرا آندم که دل میل دگر دارد
رسان شوقی که از اغیار بر بستم
مرا وقتی نشسته بر دلم نامی
رسان اسماء خود را باز بر دستم
مرا وقتی بگیرد گوش پیغامی
بده پیغام جانبخش سروش در دستم
مرا وقتی به سر فکری نه خوش خیزد
رسان فکر و خیال شهر گیسویت بده دستم
مرا وقتی دلی مشتاق می آید
بده مشتاقیت را زود در دستم
مرا وقتی نمی ریزد شعر تری از لب
رسان یک خاطره بشاش در دستم
مرا وقتی تو را جویم به هر صورت
بکن جوینده ام انوار در دستم
کلمات کلیدی: